برچسب : نویسنده : eshgheafsanei بازدید : 52
برچسب : نویسنده : eshgheafsanei بازدید : 68
دیروز دیدمش... قبلا هم یبار دیگه دیده بودمش... تو همون کوچه شرکت
دفعه قبل یکم تو چشاش نگاه کردم و سریع رومو برگردوندم
اما دیروز... نمیدونم چند ثانیه گذشت از وقتی دیدمش و از کنارهم رد شدیم!
تمام اون چند ثانیه خیره شدم تو چشاش، نمیتونستم نگاهش نکنم!
بعدش که رد شد... یهو قلبم شروع کرد به تپیدن
خیلی خیلی خیلی حس شیرینی بود
اولین بار بود که واقعا دلم لرزید برای یک نفر
بلخره منم تجربه ش کردم...
خدایا ینی میشه بازم اتفاقی ببینمش...
دیدار...برچسب : نویسنده : eshgheafsanei بازدید : 117
بلخره بعد از حدودا ۱۰ روز دیدمش...
از دور که میومد با پلیور قرمزش تمام توجهمو جلب کرد
این بار هم خیره شدم تو چشای مشکیش، اونم همینطور... و باز از کنارهم رد شدیم
کاش میدونستم تو دلش چی میگذره... ینی ممکنه یه اپسیلون از حس قشنگ منو اونم داشته باشه؟؟!!
خدایا ینی میشه این دفعه که بازهم بطور تصادفی همدیگرو میبینیم، بیاد جلو و برای آشنایی پیش قدم شه...
واقعا دلم لرزیده... دوست دارم آشنا شم باهاش...
دیدار...برچسب : نویسنده : eshgheafsanei بازدید : 127
یا که در دلبری از من، ماهر هستی
عشق من، از کجا آورده ای هزاران همزاد
کاین چنین درنظرم همه جا، ظاهر هستی
دیدار...برچسب : نویسنده : eshgheafsanei بازدید : 126
من دگر چه بگویم...
دیدار...برچسب : نویسنده : eshgheafsanei بازدید : 134
بحران ۲۴سالگی
احساس بلاتکلیفی گاهی تا سر حد جنون می برد مرا
خسته ام...
مغزم کوفته شده ازبس خودش را به درو دیوار زده است!
حتی قلمم دیگر به سختی راه می رود
برای نگارش دلنوشته هایم...
دیدار...برچسب : نویسنده : eshgheafsanei بازدید : 125
خدانگهدار روزهای پر اضطراب عاشقی
چه خوش موقع به پایان رسیدی
این روزها به هیچ چیز بیشتر از آرامش نیاز ندارم...
دیدار...برچسب : نویسنده : eshgheafsanei بازدید : 136
اما پسر همسایه بالایی از وقتی شعر گفت، عاشق شد
چه کسی میداند که اول عشق بوده یا شعر...
این معما از ماجرای مرغ و تخم مرغ هم پیچیده تر است!
به مجهولات دنیا کاری ندارم ای معلومِ من
برای این دلِ تنها، اول تو بودی... بعد عشق... بعد تمامِ هستی در دستان من
دیدار...برچسب : نویسنده : eshgheafsanei بازدید : 131
که لیلی و مجنون از یاد رفته اند...
پسر همیشه خندانی که با چشم های روشنش،
نور امید بر زندگی من تابانده...
و با حرف های صادقانه ی شیرینش،
لباس گرم عاشقی به تن روزهای من پوشانده...
حکمِ نوش دارو قبل از مرگِ احساسِ مرا دارد!
خوش آمدی ای جان جانانم
تو عجیب بوی ماندن میدهی
دیدار...برچسب : نویسنده : eshgheafsanei بازدید : 132